۱۳۸۹ مرداد ۹, شنبه

شیوه زن بودن

وقتی یک زنی و وقتی توی ایران زندگی می کنی تنها راه برای آنکه شاد باشی این است که نگاهها را نبینی و حرفها را نشنوی .خودت باشی آنگونه که می خواهی و دوست داری،وگرنه نمی گذارند .حرفها،نگاهها،حرکات ، و حتی گاهی سکوت ها، همه و همه آزارت خواهند داد.هرکسی چیزی را به قضاوت می نشنید،یکی لباس پوشیدنت را،دیگری حرف زدنت،آن یکی راه رفتنت،مادر بودنت،همسر بودنت را.تنها نباید دید و نباید شنید.سخت است بی توجه به اطرافیا،جامعه، و محیط زندگی کردن اما برای دیگران زندگی کردن سخت تر است.پیرت می کند بی آنکه بفهمی و یکباره دلت برای خودت تنگ می شود و گاهی دیر شده است برای برگشتن.

۲ نظر:

  1. چیزی که این روزها به شدت مرا سردرگم کرده است پاسخ این سوال است:

    بانوی متشخص به چه معناست؟

    من به دنبال معیارها و ملاک های یک بانو آن هم از نوع متشخص اش می گردم

    (زن امروزی سهل و آسان شده و پیوسته در دسترس!معیارهای اندکی دارد!جسمش را به راحتی اعطا می کند.

    موجودی است عصبی و غمگین با حذف احساسات طبعی و متانت زنانه)((تونی گرنت))

    دیگر کسی به دنبال دفاع از عفت شان و شرم زنانه نیست(لاراشسینگر)

    در دنیایی که یک زن متعهد و یک مادر یک احمق مسخ شده و مرتجع به حساب می اید چه معیاری برای برچسب زدن به خانم های متشخص و نا متشخص وجود دارد؟

    پاسخحذف
  2. مرسی دوست داشتم اینارو بشنوم...
    "برای دیگران زندگی کردن سخت تر است.پیرت می کند بی آنکه بفهمی و یکباره دلت برای خودت تنگ می شود و گاهی دیر شده است برای برگشتن."

    پاسخحذف