۱۳۹۰ مرداد ۱۷, دوشنبه

وقتی قانون زن را تنها می گذارد


بخش اول-

می دانم انسان بودن و زندگی کردن سخت است.مهم نیست در کدام کشور زندگی میکنی هرجایی که باشی سختیهای خودش را دارد.میدانم زن بودن سخت تر است.باز هم تفاوتی نمی کند در کجا باشی.اما میزان سختی اش تفاوت زیادی دارد.در یک کشور پیشرفته زن که باشی هرچند بسیاری از سنتها هنوز وجود دارند و تو بار سنگین آنها را بر دوشت حس می کنی ...هرچند هنوز تفکرات مردسالارانه در عمق جامعه وجود داشته باشد و تو ناگزیر با آنها دست و پنچه نرم کنی..اما حمایتها نیز انقدر زیاد شده است که دلگرم باشی به دستگاه قضایی و نیروی امنیتی کشورت.قوانین حمایتی اینقدر وجود دارند که تو را برای جنگیدن مسلح کنند.و تو  ناگزیر نباشی بی سلاح در برابر رقیب تا دندان مسلح بجنگی.

گاهی خسته می شوم و نا امید از اینکه باید به بسیاری از مراجعانم بگویم کار زیادی برایشان نمیتوانم بکنم.که نه من بلکه از دست هیچکس کاری ساخته نیست.در این مواقع بیشتر سعی میکنم آنها را امیدوار کنم به خودشان و نیروهای درونیشان..نقشم خیلی بیش از آنکه وکیل باشد میشود یک مشاور..یا یک همجنس که تجربه بیشتری دارد و سعی میکند تا یک زن را با تواناییهایش و نیروهایش آشتی دهد.و اما بعد از جلسه لبریز اندوه میشوم که کاری نیمتوانم بکنم.حس پزشکی را دارم که باید به بیمارش بگوید کاری از دستش ساخته نیست و او باید تحمل کند تا بمیرد و تفاوتش در این است که میتواند تصمیم بگیرد این روزهای زندگی اش را به چه نحو بگذراند.و من به آنها میگویم تلاش کنند تا در همین شرایط بهترین وضعیت را برای خودشان رقم بزنند.


بخش دوم-

دیالوگی در فیلمی بود که زنی به مردی که دوستش داشت و لی همسرش نبود می گفت تصمیم گرفته است گناه کند.زیرا به این نتیجه رسیده است گاهی برای احساس خوشبختی کردن باید کمی احساس گناه را هم تحمل کرد.

این دیالوگ در جامعه آزادی مانند آمریکا گفته می شد.جایی که زنانش خیلی راحتتر از آنچه بتوان تصور کرد می توانند از قید رابطه زوجیتی که خواهانش نیستند رهایی یابند.و آنها که می مانند و راهی دیگر بر میگزینند عمدتا با شرایط خاصی روبرو هستند.
اما در جایی مانند ایران که زنها به هزاران دلیل گفته و نگفته – از مهمترین آن که عدم وجود قانون مناسب است گرفته  تا فشارهای فرهنگی و سنتی و فشارهای اقتصادی و عدم توانمندی شخصی زنان- قادر به خارج شدن از رابطه زوجیت نامطلوبشان نیستند به راحتی می توان حدس زد که چه راهکارهای جایگزینی میتواند سبب ایجاد احساس خوشبختی اندک برای آنان باشد و این راهکارها قطعا آشفتگی روحی بیشتری را بر جامعه تحمیل میکنند

۱ نظر:

  1. متاسفانه نقص قوانين زياده و بازهم خوبه كه ميتونني مراجعانت رو آگاه كني..مي‌توني توانمندشون كني و اميد بهشون بدي...راهي فعلا ظاهرا جز اين نيست بانوي وكيل مدافع...

    پاسخحذف