و باز یکی از آن لحظات سخت!
دوستی قدیم زنگ زده و با بغض می گوید که خواهرش زندگی نا به سامانی دارد و دیگر خسته شده و می خواهد طلاق بگیرد ! چه باید بکند؟
-وکالت در طلاق دارد؟
+خیر
-شوهرش اموالی مثل ماشین یا خانه دارد؟
+ نه! همه اموالش را از ابتدای زندگی به بهانه های مختلف به نام پدر و مادرش کرده است.
-برای سوءرفتار همسرش دلیلی دارد؟ مثلا مدرکی مبنی ضرب و شتم یا شاهدی برای فحاشی و توهین وجود دارد؟
+ (با خجالت) نه هیچ مدرکی ندارد !
ـ.....
+....
ـ.....
+....
درنهایت می گویم بهترین راه توافق است! و می شنوم که شوهر گفته حتی اگر بمیرم هم طلاق نمی دهم!
راهکار حقوقی برای کمک به او زیاد نیست! می گویم تلاششان را بر جلب توافق، متمرکز بکنند و اگر نشد می توان راهکارهای حقوقی را امتحان کرداما شانس زیادی وجود ندارد. و مکالمه پایان می گیرد، اما مثل همیشه درد ناشی از ناتوانی کمک به یک انسان در مغزم می پیچد!
پی نوشت : کاش شروط ضمن عقد را جدی بگیریم! همیشه ممکن است روز مبادایی باشد که نداشتن پس انداز، می تواند به قیمت از دست دادن زندگی تمام شود!