سخن گفتن از رابطه جنسی به خودی خود در جامعه ای مانند ایران تابو هست، چه رسد به حرف زدن از جزییات آن و روابط نامتعارف. همین امر مشکلات زیادی برای زنان ما ایجاد کرده است . این مطلب بسیار خوب و دقیق به این مشکل پرداخته است ، و اطلاعات بسیار مفیدی به خواننده می دهد.
متن اصلی در اینجاست.
متن اصلی در اینجاست.
خانه امن: برقراری روابط جنسی در چهارچوب خانواده را می توان ایمن ترین و سالم ترین نوع کام جویی جنسی تلقی نمود. با این حال، برخی رفتارهای جنسی ممکن است این ارتباط را به خشونتی خانگی تبدیل نماید و کام جویی جنسی یک طرف، این رابطه را به کابوسی وحشتناک برای طرف دیگر مبدّل سازد. متاسفانه این نوع خشونت خانگی علیه زنان رواج بیشتری دارد و به علّت تابو بودن سخن گفتن از رفتارهای جنسی، کمتر صدای اعتراضی از زنان در برابر آن شنیده می شود.
خوشبختانه اخیراً صداهای بیشتری در جامعه ایران در اعتراض به این نوع خشونت بلند شده است و ابعاد مختلف این موضوع هر روز بیشتر مورد بحث قرار می گیرد. در کنار اجبار زن توسط شوهر به رابطه جنسی در مواقعی که زن مایل به برقراری آن نیست، برقراری روابط جنسی نامتعارف نیز به هر دلیل و انگیزه ای که باشد، می تواند مصداقی از خشونت خانگی علیه زنان تلقی شود. یکی از رایج ترین این روابط نامتعارف، ارتباط جنسی مقعدی است که برای بسیاری از زنان ناخوشایند و غالباً غیرقابل تحمل است.
برخی اعتقادات غلط که به دین نسبت داده می شود، در کنار این باور اشتباه که زن برای جلوگیری از خیانت مرد یا گرایش او به زنان دیگر باید به هر نوع رابطه ای تن دهد، باعث رواج این نوع خشونت علیه زنان در جامعه ایران شده است. علل گرایش به این نوع رابطه متفاوت است و طیف وسیعی از علل و انگیزه ها را در برمی گیرد. سلیقۀ جنسی افراد اصولاً تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل می گیرد، اما آنچه اهمیت دارد این است که سلیقۀ جنسی هر دو شریک باید ملاک کام جویی های جنسی باشد نه علایق یک طرف این رابطه.
برخی سوء تعبیرها از تعالیم دینی در روابط زناشویی، ممکن است این تصوّر باطل را برای بعضی ایجاد نماید که زن در رابطه جنسی باید به هر نوع درخواست شوهرش تن دهد و الّا تمکین نکرده و اصطلاحاً “ناشزه” تلقی می شود. درست است که در فقه گفته می شود که زن باید خود را برای هر لذّتی که شوهر می خواهد تسلیم نماید اما، حد این لذّت طلبی مرد بی تردید سلامت جسمی و روحی زن است. از نظر فقهی و شرعی هیچ کس حق ندارد به سلامت جسمی و روحی دیگری صدمه بزند و جواز کام جویی جنسی به هیچ وجه به معنای مجاز بودن ایراد صدمه به دیگری نیست. قاعدۀ مشهور “لاضرر” بر تمام ابواب فقه و احکام شرعی حکومت دارد و اجرای هیچ کدام از دستورات دینی نمی تواند باعث ایراد ضرر و صدمه به دیگران شود. بنابراین نه تنها آمیزش مقعدی، بلکه تماس جنسی دهانی نیز می تواند از طرف زن رد شود و مرد حق مطالبه این موارد را از همسرش ندارد. بنابر تحقیقی که نتایج آن به تازگی منتشر شده است، تماس جنسی دهانی عامل بیش از یک سوم سرطان های گلو است. رابطه جنسی معقدی هم می تواند با اثرات غیرقابل جبرانی مانند صدمه به اسفنکترهای خارجی انتهای دستگاه گوارش همراه شود و از طرق مختلف به سلامت جسمی زن صدمه وارد آورد. اثرات روحی رابطه جنسی غیرمطلوب و زجرآور نیز بر همگان روشن است. بی تردید شرع اجازه چنین رفتاری را در روابط زناشویی نمی دهد و فقهایی که چنین چیزی را تجویز نموده اند، قطعاً به خطا رفته اند. مشهور فقهای امامیه حکم به حرمت این رابطه صرف نظر از رضایت زوجه داده اند و تعداد کمی هم قائل به کراهت این نوع رابطه در صورت رضایت زوجه شده اند. بنابراین رابطه جنسی مقعدی که در اصطلاح فقهی به آن “وطی از دُبُر” گفته می شود، از نظر مشهور فقهاحرام است.
در قوانین ایران صرف وطی از دبر توسط زوج، فاقد عنوان جزایی است اما چنانچه این عمل باعث ایراد جرحی به زوجه یا نقص عضوی شود، شوهر به اتهام ایراد جرح یا نقص عضو قابل تعقیب است. نکته مهم این است که چنین رفتاری می تواند از مصادیق سوء رفتار شوهر با همسر خود و عسر و حرج زوجه باشد. مطابق ماده ۱۱۳۰ قانون مدنی، “در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می شود.”
مطابق تبصره این ماده ،عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد. از جمله مواردی که در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می گردد، ضرب و شتم یا هر گونه سوءرفتار زوج است که عرفا با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد. همچنین ابتلاء زوج به بیماری های صعب العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید نیز از مصادیق عسر و حرج زن است.
اعمال خشونت علیه زن از طریق اجبار به تن دادن به تماس جنسی غیرمعمول می تواند سوءرفتاری تلقی شود که، ادامه زندگی مشترک با مردی را که چنین رفتاری دارد برای زن غیرقابل تحمّل می نماید. همچنین گرایش مرد به این نوع رابطه جنسی ممکن است ناشی از ابتلاء او به برخی ناهنجاری های روانی باشد. برای نمونه، ممکن است مرد به نوعی بیماری روانی مبتلا باشد که در اثر آن از زجر دادن دیگران به اوج لذّت می رسد و بدون زجر دادن همسرش نمی تواند به ارضاء جنسی دست یابد. در این حالت نیز برای زن حق درخواست طلاق بر اساس عسر و حرج ایجاد می شود.
اگر قربانی این خشونت قرار گرفتید؟
به عنوان یک مشاور حقوقی به شما توصیه نمی کنم که اولین واکنش شما به چنین درخواست یا رفتاری از جانب همسرتان، مراجعه به دادگاه باشد. اصولاً در مسائل خانوادگی آخرین راه توسّل به قانون است. استفاده از خدمات مشاوره ای روانشناسان متخصص در مسائل زناشویی می تواند اقدامی بدون توسّل به قانون باشد که در صورت لزوم به شما در روال قانونی نیز کمک خواهد کرد. از همسرتان بخواهید که برای بحث در این زمینه با شما به مشاوره تخصصی بیاید. این کار در بسیاری از موارد راهگشا خواهد بود و البته در صورت عدم تاثیرگذاری بر رفتار جنسی همسرتان، می تواند در پیگیری قانونی حقوقتان نیز موثر باشد.
به هر حال اگر توسّل به شیوه های غیرقضائی برای بازداشتن همسرتان از این نوع خشونت موثر نبود، باید اقدامات زیر را برای جمع آوری ادله اثبات در رابطه با اعمال این نوع خشونت انجام دهید:
- اگر از این طریق مورد اعمال خشونت قرار گرفتید، در اولین فرصت به دادسرای محل اقامت خود یا مکانی که این اتفاق در آن رخ داده است مراجعه کرده و با تنظیم شکایتی، درخواست کنید که شما را برای معاینه تخصصی و ثبت آثار جرم به پزشکی قانونی معرفی نمایند.
- به هیچ وجه از بیان خشونتی که علیه شما به کار رفته است خجالت نکشید. با این حال لزومی هم ندارد که به هنگام ثبت شکایت و در حضور اشخاصی غیر از مقام قضائی، شکایت خود را شرح دهید. می توانید شکایت خود را روی یک برگ کاغذ معمولی بنویسید و آن را لای پوشه ای قرار دهید و به قسمتی تحویل دهید که محل ثبت اولیه شکایت است. معمولاً در دادسراها سربازی مسئول گرفتن شکایات است. این سرباز حق خواندن شکایات و اخذ توضیح در رابطه با آن را ندارد و فقط باید آن را به دادستان یا معاون وی برای صدور دستور ثبت و ارجاع ارائه نماید. می توانید در شکایت خود از مقام قضائی درخواست نمائید که این شکایت را به دادیاران زن (در صورت وجود در آن مجتمع)ارجاع دهد. اخذ تصمیم در این مورد با دادستان یا معاون او است اما ذکر این درخواست در شکایت معمولاً می تواند موثر باشد.
- هنگامی که نزد مقام قضائی برای ادای توضیح حاضر می شوید، حق دارید درخواست کنید که به جز شما و مقام قضائی کسی در اتاق حضور نداشته باشد.
- در هر مرحله از پیگیری شکایت که احساس می کنید انجام اقدامی شما را با معذوریت های اخلاقی رایج در محل سکونت تان مواجه می کند، از مقام قضائی بخواهید که آن معذوریت ها را در صدور دستوراتش در نظر بگیرد.
- در صورت امکان از خدمات وکلای دادگستری برای پیگیری پرونده خود استفاده نمایید. از در میان گذاشتن جزئیات خشونتی که علیه شما به کار رفته است با وکیلتان ترسی نداشته باشید. وکلای دادگستری قسم یاد کرده اند که حافظ اسرار موکلان خود باشند و در مقابل افشای اسرار موکلین خود مسئول هستند.
- در موارد اضطراری که به دادسرا دسترسی ندارید، می توانید به کلانتری نیز مراجعه نمائید و ضمن طرح شکایت، درخواست معرفی خود به پزشکی قانونی را داشته باشید. در صورت امکان با یکی از نزدیکان و حتی المقدور با یکی از محارم مرد خود به کلانتری مراجعه نمائید.
- اگر یک قاضی کم تجربه یا کم دقت مرتکب تخلف شد و شما را به پزشکی قانونی معرفی نکرد، به یک پزشک عمومی مراجعه نمائید وبا تشریح اتفاقی که برای شما افتاده است، از او بخواهید که شما را معاینه نماید. این پزشک بعداً می تواند به درخواست مقام قضائی مشاهدات خود را گواهی نماید. در صورت مواجهه با چنین تخلفی از سوی یک قاضی، مورد را به مقامات قضائی بالاتر گزارش نمائید. کم تجربگی یا تراکم کار ممکن است برخی قضات را نسبت به برخی شکایات بی تفاوت نماید. این موضوع نباید باعث انصراف شما از پیگیری حقوقتان شود.
- اگر برای مدتی طولانی یا به دفعات از اعمال این خشونت رنج می برید، یا نحوه اعمال این خشونت به گونه ای است که اثرات آن تا مدت ها شما را رنج می دهد، بدون مراجعه به دادسرا هم می توانید از طریق دادگاه خانواده برای اثبات وقوع این خشونت به پزشکی قانونی معرفی شوید. به هر حال اگر قصد شما از پیگیری موضوع جمع آوری دلیل برای درخواست طلاق است، لزوماً نباید به دادسرا مراجعه کنید. قاضی دادگاه خانواده نیز می تواند با توجه به دلیل درخواست طلاق، شما را جهت معاینه به پزشکی قانونی یا پزشک معتمد معرفی نماید.
مجموعه اقدامات فوق می تواند مهم ترین دلیل وقوع چنین خشونتی علیه شما را ثبت و ضبط نماید. البته این دعوی نیز مانند هر دعوای دیگری با دلایل متنوعی می تواند اثبات شود اما، مهم ترین دلیل شما همین گزارش پزشکی قانونی خواهد بود که وقوع این خشونت را تایید می نماید. در مراحل بعدی می توانید از دادگاه درخواست نمایید که همسرتان را برای معاینات روانی به پزشکی قانونی معرفی نماید. روانشناسان و روان پزشکان می توانند اختلالات روانی احتمالی را که باعث گرایش شدید یک مرد به این رفتار می شود، شناسایی و گواهی نمایند. این گواهی می تواند مدرکی مهم برای اثبات عدم امکان ادامه زندگی مشترک شما با چنین مردی باشد.
به هر حال زنان ایرانی باید بدانند که هیچ دلیلی برای تن دادن به این نوع رابطه وجود ندارد و هیچ مردی نمی تواند همسرش را مجبور به روابطی نماید که سلامتی جسمی و یا روحی او را به خطر می اندازد>
che khoob ke neveshtid
پاسخحذفهمون وکیل؛ مسئول شعبه؛ قاضی؛ ...، به قربانی تجاوز می کنه
پاسخحذفاینجا ایرانه