شهادت حضرت زهرا ست امروز.
او که از زن بودنش فقط از درد کمرش شنیده ایم و از گریه های فراوانش و مظلومیتش.از مادر فداکار بودنش.از همسر یگانه بودنش.اما نگفته اند برایشمان از رهبر بودنش در روزگاری که زنها در پستوی خانها پنهان بودند.
۱۳۸۹ اردیبهشت ۸, چهارشنبه
زن
دکتر شریعتی:
«زن عشق می كارد و كینه درو می كند ...
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر.
می تواند تنها یك همسر داشته باشد
و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی!
برای ازدواجش (در هر سنی) اجازه ولی لازم است
و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج كنی ...
در محبسی به نام بكارت زندانی است و تو ...
او كتك می خورد و تو محاكمه نمی شوی!
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می كنی ...
او درد می كشد و تو نگرانی كه كودك دختر نباشد ...
او بی خوابی می كشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ...
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...؟
و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ...
و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند
چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،
زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛
گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛
سینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند ...
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد ...!
و این رنج است.»
دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر.
می تواند تنها یك همسر داشته باشد
و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی!
برای ازدواجش (در هر سنی) اجازه ولی لازم است
و تو هر زمانی بخواهی به لطف قانونگذار میتوانی ازدواج كنی ...
در محبسی به نام بكارت زندانی است و تو ...
او كتك می خورد و تو محاكمه نمی شوی!
او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می كنی ...
او درد می كشد و تو نگرانی كه كودك دختر نباشد ...
او بی خوابی می كشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ...
او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر ...؟
و هر روز او متولد میشود؛ عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد ...
و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند
چرا که در چین و شیارهای صورت مردش به جای گذشت،
زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و در قدم های لرزان مردش؛
گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع قلب مرد؛
سینه ای را به یاد می آورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده می کند ...
و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد ...!
و این رنج است.»
و من مثل همیشه مست نوشته هاش می شم.
تنهایی
چرا همیشه توی فیلمها و کتابها این مردها هستند که می رن،فرار می کنن،گم می شن و چند روزی خبری ازشون نیست و بعد از دو سه روز بر می گردن و آب از آب هم تکان نمی خوره.؟؟؟؟؟می خوام برم .می خوام فرار کنم.می خوام هیچکس ندونه کجا رفتم.نمی خوام کسی نگران بشه،خبر می دم که رفتم و دو سه روز دیگه بر می گردم،اما نمی گم کجا هستم. می خوام تنها باشم،تنهای تنها.....کاش می تونستم.کاش شجاعتشو داشتم.
این پست جند روز پیش بود ولی ظاهرا bloggerفیلتر شده بود.خدا رو شکر مثل اینکه بی خیال شدن
این پست جند روز پیش بود ولی ظاهرا bloggerفیلتر شده بود.خدا رو شکر مثل اینکه بی خیال شدن
۱۳۸۹ فروردین ۱۷, سهشنبه
زیبای خطرناک
dangerious beauty
فلیم ساخت سال 98 است که نمی دانم به چه دلیلی از دست من در رفته بود و ندیده بودم. موضوع فیلم به جسارت یک زن برای فاحشه شدن و رسیدن به معشوقش از این راه بر می گردد ،آنهم در زمانی که زنها به گفته خود فیلم مایملک مردان محسوب می شدند.
گذشته از محتوا و بازی بازیگران،از ونیز زیبایی که در این فیلم به نمایش گذاشته شده بود لذت بردم.قایقهایی که در رودخانه های میان شهر می گذشتند....طبیعت زیبا و سرسبز....فوق العاده بود.
فلیم ساخت سال 98 است که نمی دانم به چه دلیلی از دست من در رفته بود و ندیده بودم. موضوع فیلم به جسارت یک زن برای فاحشه شدن و رسیدن به معشوقش از این راه بر می گردد ،آنهم در زمانی که زنها به گفته خود فیلم مایملک مردان محسوب می شدند.
گذشته از محتوا و بازی بازیگران،از ونیز زیبایی که در این فیلم به نمایش گذاشته شده بود لذت بردم.قایقهایی که در رودخانه های میان شهر می گذشتند....طبیعت زیبا و سرسبز....فوق العاده بود.
اشتراک در:
پستها (Atom)