۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه

سال نو مبارک

1. سال 1389 از راه رسید و من امسال مانده بودم در انتخاب دعاهای تحویل سال. مثل همیشه سلامتی و شادابی خانواده ام او بود اما بعد...نمی دانستم باید چه را آرزو کنم:آزادی؟خودم هم در دعای خودم تردید داشتم.فقط دعا کردم سال بهتری برای همه ایرانیان باشد.خیلی بهتر.

2. امسال هم خوشبختانه ر تعطیلات را در مسافرت هستم اما این بار هر لحظه که احساس می کنی چقدر خوشحالی و آرامش را با تمام وجودت لمس می کنی ،غمی بزرگ به سراغ آدم می آید که مانع رشد این احساسات می شود.خاطره آنها که دیگر نیستند،آنها که فعلا نیستند و خاطره درد و رنج خانواده های زیادی که هر روز هم بر تعدادشان افزوده می شود.

3. هرسال بهار یادآوری مان می کند،باید امید داشت.بهار امسال که سبزتر هم هست.آری، آدمی به امید زنده است.

۳ نظر:

  1. هدي جان اميدوارم سال جديد سال بهترين دستاوردها و موفقيت ها براي همه مردم ايران باشد و من هم واقعا اميدوارم حوادث تلخ سال 88 ديگر تكرار نشود. عيدت مبارك!

    پاسخحذف
  2. "گاهی می بینید در جمع های کوچک خانوادگی و دوستانه، مردان حتی یک صدم توجهی که زنان به پوشش یکدیگر دارند را، به پوشش و ظاهر زنان ندارند! و آدم گاهی حیران می ماند در کاربرد حجاب (یا اگر حجاب مهم نباشد، آنچه عرف بیش از آن را جایز نمی داند)! که بیشتر برای در امان ماندن از شر حرفهای زنان است، تا مصونیت از نگاه یا احیانا مزاحمت مردان!!

    ...

    اما حالا، بعد از همه ی این برشمردن مصداقها می رسیم به این سوال که چرا؟ چرا ما زنان، خودمان هم دست از سر یکدیگر برنمی داریم؟ چرا اگر جبری هم از بالا وجود نداشته باشد، اگر گشت ارشادی هم نباشد، اگر "منکراتی" هایی هم وجود نداشته باشند، باز هم خود ما زنان این وظیفه ی خطیر را به عهده می گیریم، و اگر لطف کنیم و به خود فرد مذکور مستقیما اعتراض نکنیم، از اینکه پشت سرش از خجالتش در بیاییم ابایی نداریم؟

    خیلی ها دلیل این اعتراضها را برانگیخته شدن حسادت زنانه می دانند، که چون زنان میل به جلوه گری دارند (آنهم به طور ذاتی) حضور زنی جلوه گر تر از خود را برنمی تابند، و همین دلیل اعتراضشان است...

    من که فکر می کنم جریان کمی پیچیده تر از این حرفهاست، هرچند که این دلیل هم دلیل قابل تاملیست؛ شما چه فکر می کنید؟"

    پاسخحذف