نمی خواستم این پست رو بنویسم به دلیل اینکه شاید فکر می کردم جای مناسبی نیست برای طرح این مسئله،اما امروز دیدم حیفه که ننویسم پس:
بالاخره دیدن سریال s... & the city(ظاهرا نوشتن اسم کامل فیلم باعث شده بود این پست فیلتر بشه) را تمام کردم و چقدر موضوعات اون را آشنا یافتم برای هر زنی.مسایلی که در این سریال به اونها پرداخته می شد بر پایه روابط زنها و مردها در انواع مختلف و سطوح مختلف بود روابطی از نوع دوستی،کاری، زندگی مشترک،وبسیاری موارد دیگر.جالبترین نکته برای من این بود که چقدر میان زنهای آمریکا ،احساساتشان،نیازهاشان و رفتارهایشان و زنهای ما اشتراک وجود دارد و این نشان می دهد زن بودن در همه جای دنیا تا حد زیادی آثار و تبعات خود را دارد:
آنجا هم زنها به سختی می پذیرند که از سوی مردی رد شده اند و همواره سعی دارند تا به هم خوردن رابطه را به نحوی توجیه کنند که در آن مقصر نباشند و رایجترین حرف در این مواقع این است که لیاقت من را نداشت.
آنجا هم زنها برای خود حق داشتن رابطه جنسی مشابه مردان را قائل نیستند و داشتن یک رابطه صرفا برای ارضای نیاز از سوی زنان محکوم و برای مردان تا حد زیادی به رسمیت شناخته شده است.
زنهای آن سر دنیا نیز پس از شکستهای عاطفی زمان زیادی را صرف بازتوانی خود می کنند اما مردان سریعتر به زندگی عادی بر می گردند.
و بسیاری موارد دیگر که من الان یه یاد ندارم.اما تفاوتهای جالبی هم وجود دارد:
زنها ی این سریال هچگاه به امری بر خلاف خواسته خود رضایت نمی دهند و اگر چند باری هم گذشت کنند به هرحال عدم تمایل خود را اعلام می کنند.
این شخصیتها هیچگاه رابطه ای را بر اساس دروغ پایه نمی گذارند و هرگز به چیزی که نیستند تظاهر نمی کنند.
آنها در باره کوچکترین مسئله خوب یا بد ،خوشحال کننده یا ناراحت کننده حرف می زنند یا با دوستانشان یا با شریک زندگیشان و به همین جهت همیشه طرف مقابل آنها می داند او از چه موضوعی ناراحت است و در نتیجه در اکثر موارد حل مشکلات راحت است.
و از همه جالبتر اینکه تمام تلاش خود را می کنند تا در مورد هیچ کس و هیچ رفتاری قضاوت نکنند.
کاش زمانی هم ما می توانستیم به این صراحت در باره زنها و نیازهایشان حرف بزنیم.
توصیه: هر زنی در هر سن و سالی که هستید این سریال رو ببینید.
بالاخره دیدن سریال s... & the city(ظاهرا نوشتن اسم کامل فیلم باعث شده بود این پست فیلتر بشه) را تمام کردم و چقدر موضوعات اون را آشنا یافتم برای هر زنی.مسایلی که در این سریال به اونها پرداخته می شد بر پایه روابط زنها و مردها در انواع مختلف و سطوح مختلف بود روابطی از نوع دوستی،کاری، زندگی مشترک،وبسیاری موارد دیگر.جالبترین نکته برای من این بود که چقدر میان زنهای آمریکا ،احساساتشان،نیازهاشان و رفتارهایشان و زنهای ما اشتراک وجود دارد و این نشان می دهد زن بودن در همه جای دنیا تا حد زیادی آثار و تبعات خود را دارد:
آنجا هم زنها به سختی می پذیرند که از سوی مردی رد شده اند و همواره سعی دارند تا به هم خوردن رابطه را به نحوی توجیه کنند که در آن مقصر نباشند و رایجترین حرف در این مواقع این است که لیاقت من را نداشت.
آنجا هم زنها برای خود حق داشتن رابطه جنسی مشابه مردان را قائل نیستند و داشتن یک رابطه صرفا برای ارضای نیاز از سوی زنان محکوم و برای مردان تا حد زیادی به رسمیت شناخته شده است.
زنهای آن سر دنیا نیز پس از شکستهای عاطفی زمان زیادی را صرف بازتوانی خود می کنند اما مردان سریعتر به زندگی عادی بر می گردند.
و بسیاری موارد دیگر که من الان یه یاد ندارم.اما تفاوتهای جالبی هم وجود دارد:
زنها ی این سریال هچگاه به امری بر خلاف خواسته خود رضایت نمی دهند و اگر چند باری هم گذشت کنند به هرحال عدم تمایل خود را اعلام می کنند.
این شخصیتها هیچگاه رابطه ای را بر اساس دروغ پایه نمی گذارند و هرگز به چیزی که نیستند تظاهر نمی کنند.
آنها در باره کوچکترین مسئله خوب یا بد ،خوشحال کننده یا ناراحت کننده حرف می زنند یا با دوستانشان یا با شریک زندگیشان و به همین جهت همیشه طرف مقابل آنها می داند او از چه موضوعی ناراحت است و در نتیجه در اکثر موارد حل مشکلات راحت است.
و از همه جالبتر اینکه تمام تلاش خود را می کنند تا در مورد هیچ کس و هیچ رفتاری قضاوت نکنند.
کاش زمانی هم ما می توانستیم به این صراحت در باره زنها و نیازهایشان حرف بزنیم.
توصیه: هر زنی در هر سن و سالی که هستید این سریال رو ببینید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر