۱۳۹۲ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

سفر!تفاوتها-۱

تلاش برای دست و پا کردن یک زندگی جدید در کشوری جدید فرصت نوشتن را گرفته است  اما اینجا و این وبلاگ درست مثل یادگارهایی که از ایران دارم برایم عزیز است و همین که میدانم همراهم است خودش دلگرمی بزرگی است.
قطعا فضای نوشته هایم تحت تاثیر کشور جدید و شغل جدید( دانشجویی) تغییر خواهد کرد.، و قابل پیش بینی است که به سوی نوشتن از زنان دور و برم در اینجا پیش برود اما امیدوارم نهایتا هدفم که سخن گفتم از زنان کشورم است تغییر نکند.....
اولین  نکته ای که در این مدت کوتاه در اینجا
خیلی پررنگ به چشم می رسد حضور افراد دارای ناتوانی جسمی(disability) 
در جامعه است. انها همه جا حضور دارند: در شوهای تلویزیونی و مثلا به عنوان مجری یا در مغازه ها به عنوان فروشنده و یا در ادارات...در اتوبوس یا ترن ، کافی شاپ یا رستوران و فروشگاهها هم به راحتی می ایند و می روند ، هیچ تفاوتی با سایرین برای استفاده از امکانات برای انها وجود ندارد و به همین دلیل حضورشان در جامعه پررنگ است. و این امر برای ما که متاسفانه به ندرت این افراد را در متن جامعه میبینیم معمولی نیست و مثلا کودک من با تعجب به انها می نگرد و یا از من در مورد انها سوال می پرسد در حالی که  می بینم کودکان انگلیسی هیچ توجه خاصی به این افراد ندارند...ولیچرها یا سه چرخه های مورد استفاده انها برایشان عجیب و سوال برانگیز نیست ...یکی از معروفترین مجری های برنامه کودکشان دستش از مچ قطع شده و تمام لباسهایی که میپوشد تاپهای بدون استین است و هیچ تلاشی برای پو شاندن دستش نمیکند و امثالهم...همه اینها سبب شده تا افراد داری مشکلات جسمی به راحتی در جامعه رفت و امد کنند و احساس متفاوت بودن نکنند ...گاهی حتی خود من هم در اینکه چه واکنشی باید نشان بدهم که درست باشد گیج می شوم!